"کری واتس" اواخر عمر خود را به همراه عروس و پسرش در آپارتمانی در دهه 1940 هیوستون زندگی می کند.تنها آرزوی او پیش از مرگ بازدید از شهر کوچکی در تگزاس است که هنوز آنجا را خانه خود می داند.اما پسرش "لودی" که نگران سلامتی اوست اجازه نمی دهد تنها سفر کند و عروسش اصرار دارد پول کافی برای خرید بلیط اتوبوس را ندارند اما...