تابستان سوزان سال 1933،فیلادلفیای جنوبی."جناروی" دوازده ساله به همراه مادر و پدربزرگ معلول خود که به او قول داده بلیت سینمای تازه تاسیس شهر را برایش بخرد زندگی می کند.اما پدربزرگ هنوز کار ناتمامی با زنی از گذشته اش دارد و از "جنارو" درخواست کمک می کند...