« الیزابت » ( استفان ) و برادرش ، « پل » ( درمى ) در دنیاى خیالى و محصورى که براى خود ساخته اند ، زندگى مىکنند . پس از مدتى مادرشان مىمیرد و « الیزابت » با میلیونرى ازدواج مىکند ، که او نیز خیلى زود از دنیا مىرود . آنان به زندگى رؤیایى سابقشان باز مىگردند .